کنسرت حبیب در شهر مادری خود
حبیب در سال ۱۳۳۱ در ارومیه متولد شد. البته برخی میگویند او در تهران بهدنیا آمده ولی من شخصا در برنامه تلوزیونی که در یکی از شبکه های خارجی( itn )که با حبیب مصاحبه میشد دیدم که،صراحتا گفتند من متولد رضائیه هستم. سه سال را در ارومیه سپری کرده و چند سالی را نیز در تبریز گذرانده است.سپس به همراه خانوادهاش به تهران آمد و در محله شمیران ساکن شد. در خانواده او برادرانش نیز به موسیقی علاقه داشتند اما تنها خود حبیب به موسیقی حرفهای روی آورد. علیرغم تمایل سایر برادران به ویالون، علاقهٔ وی از ابتدا به گیتار بود. دوران نوجوانی حبیب مصادف با پیدایش گروه بیتلز در دهه ۶۰ میلادی اروپا شد و این باعث علاقهٔ بیشتر وی به موسیقی گردید. بعدها وی توانست به عنوان خواننده در تلویزیون استخدام شود. وی بعد از ۲ سال از استخدام در رادیو و تلویزیون به خدمت سربازی رفت و در آنجا نیز خواننده باشگاه افسران بود.
همسر اول وی شادی نام داشت و پسری از وی به نام محمدرضا دارد که هماکنون در ایران زندگی میکند. روزی شادی در خیابان پایش پیچ میخورد و به علت آنکه محمدرضا را در آغوش داشته به زمین میافتد و در بیمارستان به علت خطا در تزریق آمپول کزاز در عرض چند دقیقه فوت میکند. تقریباً همزمان با فوت همسر حبیب، مادر او نیز به علت حمله قلبی فوت میکند و این خاطره باعث میگردد که در اولین آلبومش یعنی مرد تنهای شب که در سال ۱۳۵۶ انتشار یافت بیشتر آهنگها را به یاد ایشان بخواند. آهنگهای «مادر» و «خرس کوکی» را به یاد مادرش و «شهلای من» و «نگاهم» را به یاد همسرش خواند. همسر دوم او ناهید نام دارد که محمد ثمره ازدواج با اوست.
حبیب در سال 1356 اولین آلبومش را با عنوان "مرد تنهای شب"روانه بازار میكند. مرد تنهای شب آلبومی بود كه بیشتر كارهایش ازجمله شعر، آهنگ و تنظیمات حاصل کار حبیب بود. همین آلبوم او را به شهرت رساند و برایش محبوبیت زیادی بین مردم به دست آورد.
حبیب جزء معدود خوانندههای خارج از ایران میباشد که فعالیت سیاسی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران انجام نداده است و خود وی و اقوامش جزء گروههای معاند حکومت ایران نبودهاند. از اینرو دولت دهم از آمدن وی به ایران استقبال کرد.
حبیب علاوه بر خوانندگی آهنگسازی و ترانه سرایی هم میکند. در نوازندگی گیتار هم متبحر است و از معدود خوانندگانیست كه در كارهایش از گیتار دوازده سیم استفاده میكند.
آلبومهای مختلفی از او منتشر شده؛دو آلبوم اول او با نام های مرد تنهای شب و سلام همسایه كه قبل از انقلاب منتشر شدند ریتمی آرام داشتند و بیشتر آهنگ های آن غمگین بودند. از سال 1360 به بعد كه حبیب به لس آنجلس رفت سه آلبوم به نامهای آفتاب مهتاب، خورشید خانوم، آخه عزیزم چی میشه و همراز را منتشر کرد. بعد از آن او آلبومهای صفر، بزن باران، كویر باور، خداوندا و خانه كوچك را منتشر كرد و در دو آلبوم بعدی خود پسرش را هم به عرصه خوانندگی وارد کرد كه در آنها -"جوونی"و "خودشه" - بیشتر ریتم تند و امروزی مورد استفاده واقع شده بود. آخرین آلبومش "ایران بانو"است كه در آن همه جور سبکی وجود دارد. ضمنا او سال گذشته کتابی هم منتشر کرد که در آن تمامی اشعارش چاپ شده بود.
حبیب در مصاحبهای در سال ۱۳۸۸ عقاید خود را این طور بیان میکند:
مسجد باید باشد. اما مشروبخواری هم باشد. باید مردم آزاد باشند که حرفشان را بزنند. ایران موضوع آخوندها نیست. در ایران جوانها هستند که دارند این مملکت را میگردانند. یک مغزهایی هستند که اصلا استثنایی هستند. متأسفانه بعضیهایشان میزنند بیرون. ولی وطنپرست هم زیاد داریم. نمونهاش همین ماهواره که فرستادند فضا.
حبیب تصمیم قطعیاش را برای زندگی در ایران گرفته و امیدوار است که نه تنها به خودش بلکه به پسرش هم مجوز انتشار آلبوم و برگزاری کنسرت داده شود. او طی مدت اقامتش در ایران کلیپهایی را ضبط کرده که یکی از این کلیپها سر مزار مادرش در بهشت زهرای تهران گرفته شده است.
شایعات فراوانی از برخی دوستان نزدیک به ایشان میرسد که حبیب علاقه به برگذاری کنسرت در تبریز دارد و امید است با موافقت و نظر مساعد مسئولین محترم وزارت ارشاد این کنسرت در زادگاه مادر حبیب یعنی تبریز برگذار شود.
به امید آن روز ...
بقیه تصاویر در ادامه مطلب: