بیان حقایق در مورد اجحاف در حق آذربایجان از زبان نماینده مجلس
گفت و گوی سه ساعته تبریز بیدار با میر هادی قره سید/
تبریز همیشه بیدار است!
تبریز شب و روز نداشته و در طول تاریخ همیشه بیدار بوده است و رهبری آزادگان جهان از اینجا صورت می گرفت. چرا که در تاریکی مطلق حاکمیت عثمانی شاهد یک روشن بینی در فضای تبریز بودیم، خیزشی که برای اسلام و تشیع به وجود آمد از همین منطقه بود حال چه تبریز باشد چه اردبیل و چه ارومیه، چون که همه این مجموعه شامل یک منطقه می شود، لذا تبریزبیدار هم عنوان زیبایی دارد و هم عقبه و رسالت پر محتوایی دارد که شما نباید این سرمایه های معنوی را فراموش کنید. آن چیزی که تبریزبیدار را از سایر رسانه ها متمایز می کند این است که این رسانه جدا از این که افق آینده را در اقدامات خود لحاظ می کند از عقبه و محوریت تبریز همیشه بیدار در منطقه آذربایجان، این محتوای گرانبها، پاسداری می کند.
جملات بالا را میر هادی قره سید در جریان دیدارش از تحریریه تبریز بیدار بیان می کند. آرام و با طمانینه به سوالاتمان پاسخ می دهد و بای صحبت هایش به شواهد و مدارک و آمار استناد می کند. با اینکه جوان است و در میانه اولین دوره نمایندگی مجلس قرار دارد اما بدلیل تحصیلات حوزوی و دانشگاهی و مطالعات تاریخی و فرهنگی اش عمیق و با تجربه صحبت میکند. در پایان گفتگو دعوت به ناهار را با روی گشاده می پذیرد و همچنان به سوالات اعضای تحریریه که تمامی هم ندارد، پاسخ می دهد. با هم قسمت هایی از گفتگوی 3 ساعته اختصاصی تبریز بیدار را با این نماینده مجلس تبریز و آذر شهر و اسکو می خوانیم:
شما در جلسه ای که به تازگی با اعضای شورای شهر و شهردار تبریز در آن حضور داشتید، بیان کردید به شهر تبریز کم توجهی شده است؟ می توانید از مصداق های این کم توجهی به برایمان بگویید؟
ببینید در گذشته خیلی شنیده بودیم که افراد بسیاری در اظهار نظرهای مختلفی می گفتند: اصفهان فلان کارخانه را بُرد! مدیران صنعت مس همگی از کرمان هستند! مدیران ارشد دانشگاه ها از فارس هستند! خوب بحث ما این است؛ چرا آذربایجان هم باید سهمی از این مدیران ندارد؟! بحث اسکناس هم که در جریان انتخابات مطرح کردیم به همین دلیل بود. اگر اصفهان میراث فرهنگی دارد تبریز پیش از آن آثار تاریخی و میراثی فرهنگی داشته است اما چرا این میراث در پشت اسکناس های ما ثبت نشده است! بنده در کمیسیون تلفیق پارسال حضور داشتم و زمانی را به مقایسه شاخص های رشد اصفهان و تبریز اختصاص دادم و بدین جهت بودجه سال گذشته و امسال را مقایسه کردم. همچنین شاخص های رشد تبریز را با شیراز مقایسه کردم و بعد از مقایسه متوجه شدم صد حیف و هزار حیف که در بودجه به آن شهرها بیشتر توجه شده است. حتی با مقایسه صورت گرفته متوجه شدیم کرمان در شاخص های مطروحه از تبریز پیشی گرفته است. مثلا مؤلفه های رشد استان با نگاه کلان عبارتند از: ابتدا خود استانداری. برای فهمیدن مصداق های این کم توجهی باید دید بودجه خود استانداری چگونه است؟ از طرف دیگر باید دید بودجه نهادهایی که مردم مستقیما با آن در گیر هستند چگونه است؟ مثلا دانشگاه علوم پزشکی،به دانشگاه علوم پزشکی تبریز چقدر اهمیت داده شده و به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان چقدر اهمیت داده اند؟ محوریت بعدی با دانشگاه است. بدجه دانشگاه تبریز هم بر این قضیه استوار است. شرکت های دولتی دیگر چه کرده اند، به برق و آب استان چقدر بودجه اختصاص داده اند و به اصفهان چقدر داده اند. با مقایسه صورت گرفته مشخص می شود میزان بودجه پیشنهادی استان اصفهان، فارس، کرمان از استانداری آذربایجان شرقی بیشتر است. واقعا برای ما که هسته توسعه کریدور شمالغرب کشور هستیم چنین بودجه ای باید اختصاص داده شود؟!این ها همه مصداق کم توجهی است.
برای رفع این کم توجهی ها چه باید کرد؟
سال گذشته در کمیسیون تلفیق زحمت کشیدیم و نزدیک 100 میلیارد تومان برای خط راه آهن سریع السیر تهران تا تبریز اختصاص دادیم و تمام توانمان را برای یک کار بزرگ گذاشتیم که در توسعه استان تاثیر می گذارد و در دولت نیز ابلاغ شد. خوب در این مورد مجلس نامه ای را به روحانی نوشته با این مضمون: نظر به اینکه بند 14 جدول 23 قانون بودجه سال 92 کل کشور مصرح به تامین اعتبار برای احداث راه آهن سریع السیر تهران مشهد می باشد علی هذا بند 2 مصوب مجلس مبنی بر اجازه تامین اعتبار منابع احداث راه آهن تبریز تهران مشهد از محل فوق با توجه به افزوده شدن واژه تبریز که متزمن توسعه شمول قانون است مغایر قانون می باشد. یعنی چی؟ یعنی تمام فعالیت ها از بین رفت . آیا آقای لاریجانی خلاف قانون عمل کرده است؟ نه ایشانحواسشان جمع است که خلاف قانون عمل نشود. پس تبریز باید چه کند؟
وقتی این مصوبه لغو شد یعنی توسعه استان به مدت 4 سال عقب گرد داشته است، در اینجا پس مسئولین ما باید سریع اقدام می کردند و با تهیه برنامه دیگری و رساندن آن به دست نمایندگان مجلس بار دیگر این مسئله به شکل دیگری که منع قانونی نداشته باشد مطرح می کردند
ما باید دست در دست هم بدهیم و شایسته ترین فرد را در مقام مسئول قرار دهیم تا به مردم خدمت کند. لذا مدیران ما باید یکبار بودجه را بخوانند. ضعف دیگری هم که داریم این است که در پروژه های ملی تاثیر گذاری بالایی نداریم مثلا پروژه انتقال آب از خلیج فارس به یزد را در نظر بگیرید. این پروژه چه زمانی تصویب شد وچگونه بودجه این طرح تأمین شد؟
اما حالا که ما می خواهیم از ارس برای دریاچه ارومیه آب بیاوریم، هر روز یک ایراد می گیرند. خوب با این وضعیت درست است که مدیران خسته می شوند. مثل اینکه یک راه را می رویم و به دیوار می خوریم و برمی گردیم در صورتی که مدیران استان های دیگر دیوار را سوراخ می کنند و از آن رد می شوند. استدلال اصفهانی ها این است که می شود یک قانون دیگر را تصویب کرد و این اتفاق باید در بین مدیران ما نیز بیفتد. مثلا در روز های گذشته یکی از مدیران استان اعلام کرد ما با تهران ارتباطی نداریم!! واین یک ضعف بزرگ برای ما است.
بر همین اساس در جلسه ای هم که با دولت داشتیم خواستار استفاده از ظرفیت های آذربایجان شدیم، ما نخبه، اندیشمند، متخصص و هر چه بخواهید داریم.
اصفهانی ها یک پل ساخته اند و می گویند سی و سه پل!! ما اگر یک پل بسازیم نامی روی آن میگذاریم که کسی سراغ آن نرود.
یا ما مطرح کردیم که پشت اسکناس های تبریز باید عکس مفاخر آذربایجان چاپ شود ولی به دلیل مسائل سیاسی و عده ای که در مقابل مردم شریف و ولایت مدار استان میزان بسیار کمی هستند، از این کار امتناع می کنند و این هم یکی از مشکلات ماست.
بنده معتقدم اینکه چنین فضایی وجود دارد نباید باعث شود فضاهای دیگر را از بین ببریم و یا از ظرفیت های دیگر استفاده نکنیم؟! فرهنگ آذربایجان ما با فرهنگ تهران و اصفهان فرق می کند و این اختلافات فرهنگی که به آن نسبیت فرهنگی در همه دنیا وجود دارد و نباید باعث شود که ما به ظرفیت های تبریز بی توجه بمانیم. چاره کار این است که تبریز را باید با یک نگاه خردمندانه و علمی مدیریت کنیم و خوشبختانه آیت الله شبستری با نگاه بلندشان این نگاه را تقویت کرده اند و در این وادی استفاده از اساتید دانشگاه در حال افزایش است.
وقتی ما مسئله اسکناس را اعلام کردیم گفتند: این آقا آمده است که ترک های تبریز را تحریک کند!! گفتیم که ما چه تحریکی کرده ایم؟! مگر گفتیم فقط ستارخان را چاپ کنید؟! پیشنهاد ما این بود که تصویر مفاخر آذربایجان را چاپ کنید! علامه طباطبایی مگر اهل کجاست؟! ایشان اهل تبریز هستند؛ علامه جعفری را در تمام دنیا می شناسند. طرح ما این بود که ارزشهای انقلاب و ارزش های نظام را چاپ کنند. بناهایی که نیاکان ما با زحمت فراوان ساخته اند را چاپ کنند. این عمل قطعا انجام خواهد شد و تصویری از نماد های آذرباجان ثبت خواهد شد..
یعنی این کار را پیگیری خواهید کرد؟
بلی قطعا پیگیر خواهم بود! بدین منظور نامه ای به رئیس بانک مرکزی نوشته ام. اگر از اصفهان تصاویر سی و سه پل و خواجو را چاپ می کنند از تبریز هم مسجد کبود را چاپ کنند. این عمل باعث می شود کسانی که در آنسوی کشور زندگی میکنند تشویق شوند بناهای تبریز را از نزدیک تماشا کنند.
خوب با توجه به نقش متمایز مدیران استانی در این میان بحث انتخاب مدیران استانی بسیار با اهمیت تلقی می شود .معیارها و روند انتخاب این مدیران چگونه باید صورت گیرد؟
وقتی در مدیریت سیستم وجود نداشته باشد به عبارتی شاخص های یک سیستم تعریف نشده باشد شما نباید انتظار داشته باشید هنگامی که بخشی از سیستم به مشکل برخورد کرد، شما از آن مطلع شوید چون مکانیسمی به نام باز خورد که خاص سیستم است، تعریف نشده است. پس انتخاب مدیران استانی باید به صورت سیستمی صورت گیرد.مثلا در دانشگاه علوم پزشکی سیستمی که تعریف کردیم گفتیم که در دانشگاه علوم پزشکی نزدیک 700 نفر عضو هیئت علمی هستند این یعنی یک گنج عظیم جلوی دستمان است که وارد گفتمان عمومی مردم نمی شوند. گفتیم این 700 نفر جمع شوند و برای خودشان مدیر انتخاب کنند، آیا اینگونه است که یک پروفسور و یا استاد یار نمی توانند تشخیص بدهند چه کسی می تواند برایشان مدیر باشد ولی من می توانم؟! باید این قدم ها را در بخش های دیگر استان نیز برداریم.باید به کارمندان یک بخش زمان بدهیم مثلا در یک ماه، سه نفر را از بین خود انتخاب کنند و به وزیر معرفی کنند و او از بین آنها یک نفر را به عنوان مدیر کل انتخاب شود. در جامعه هنری تبریز نیز باید همینگونه باشد، در مورد قوه قضائیه نیز می تواند اینگونه باشد.
شما خودتان به این سیستمی شدن کارها در جریان مدیریت در تبریز امیدوار هستید؟
مطلقا نمی توان به سوال شما پاسخ گفت؛ ولی هنرمندان، نهاد های خصوصی و سازمانهای مردم نهاد اندکی در استان داریم که اگر تعدادشان را بیشتر کنیم و حرف های صنفی خودشان را بزنند امیدواری هم بیشتر می-شود. هم اکنون صنف معنایی ندارد و این خیلی بد است.
به جای شعار دادن بهتر است کار کنیم. من درجلسه با اعضای شورای شهر گفتم ما چقدر باید بدهیم تا این اولین ها را از روی پیشانی ما بردارد. عقل ما پاره سنگ برداشته است انگار، آبنبات می خواهند ولی در غلطان را از ما می گیرند.
من از شما می پرسم این همایش های بین المللی که برای حافظ برگزار می کنند ما در تبریز توانسته ایم چنین کاری انجام دهیم. ما درباره فضولی و شهریار نمی توانیم یک کنگره برگزار کنیم ؟ باید تاجیکستان کنگره بگذارد و ما را دعوت کند؟ علامه امینی اگر همایش بین المللی برایش برگزار شود همه اعراب از دنیا می آیند. مدیر فرهنگی استان باید یک مدیر فرا استانی باشد که قادر به انجام چنین کارهایی باشد.
با توجه به حضور مداومتان در آذر شهر شرایط آذرشهر و مطالبات مردمی که خصوصا در آذرشهر به شما رای داده اند را چگونه ارزیابی می کنید؟
جوی که در تبریز و تمام شهرستان های ایران درباره استفاده از مدیران بومی وجود دارد در شهرستان آذرشهر هم دیده می شود. پس از رفتن آیت الله شهید مدنی و شهید غفاری و همچنین پس از آنکه روستا های اقتصادی آذر شهر را از این شهرستان جدا کردند( دقیقا شبیه همان چیزی که در ماجرای خسروشهر و اسکو رخ داد و خسروشهر را پس از سالها از دل اسکو جداکردند و به تبریز ملحق کردند) و بعد از در گذشت مرحوم آیت الله عظیمی امام جمعه محبوب پیشین آذرشهر، و پس از آنکه حاج آقا ناصری امام جمعه بعدی شهر نیز به خسروشهر عزیمت کردند، در این فضا بود که مردم با توجه به تجربه پیشین خواهان امام جمعه بومی برای شهر خود بودند، این درحالی بود که اخوی بنده در آن زمان با دستور آ یت الله مهدوی کنی و اجازه آیت الله ملکوتی به عنوان مدرس رسمی حوزه علمیه در مدرسه مروی مشغول بودند.مدت ها پس از رفت و آمد های مکرر اخوی بنده را با یک جلال و جبروت خاصی به شهر آوردند( اشاره می کند به فیلم های ضبط شده از آمدن امام جمعه آذر شهر)، بعد از آمدن ایشان فضای بعدی که شکل گرفت این بود که چرا آذرشهر نماینده مستقل در مجلس ندارد؟! پس از نامه ها و تومار هایی که مردم آذرشهر به استانداری ارسال کردند، استاندار وقت در جمع مردم آذرشهر گفت:« اگر نماینده مستقل می خواهید باید در این انتخابات خود را نشان داده و به کاندیدای خودتان رأی بدهید» این جرقه اول بود که در شهر زده شد و خود این جمله 2 نوع ذهنیت ایجاد می کرد، اول اینکه به نماینده شهر خودتان رأی دهید و دوم اینکه به نماینده غیر از شهر خودتان رأی ندهید. با وجود این نگرش ها و اینکه خیلی از جریان های معاند با نظام، انتخابات را تحریم کرده بودند، با خود گفتم کی قرار است به نظام خدمت کنم؟! در آن زمان سرپرست امور بین الملل محاکم عمومی و انقلاب تهران و با سابقه و جایگاه 15 ساله حقوقی به علاوه مدیر کلی در شورای نگهبان که تمامی این رزومه در اینترنت موجود می باشد، با هدف خدمت به انقلاب تصمیم گرفتم در انتخابات ثبت نام کنم در آن ایام در استانبول دانشجو بودم و با مراجعه به کنسولگری ایران در استانبول ثبت نام کردم.
خب نیت من خدمت بود و برایند بنده از فضای آذرشهر این بود که با توجه به اینکه نام خانوادگی "قره سید"دارای اعتبار خاصی در آذرشهر بوده و ابوی بنده نیز معتمد مردم آذر شهر و روستاهای اطراف بودند و اخوی ما نیز امام جمعه شهر هستند، مردم به من رأی می دهند.
در واقع فضای آذرشهر هم اینگونه بود که تا در مجلس نماینده مستقل نداشته باشند به هیچ کس رأی نمی دهند و در آذرشهر نیز کسی نبود که همه مردم را منسجم کند.
حال در جریان تبلیغات با وجود اینکه ما حامیان خود را از قشر غیر دانشگاهی می دانستیم، اولین حامیان بنده قشر دانشگاهی بود و این هم به دلایل مختلفی بود به فرض مثال زیر ساختهای حوزه و دانشگاه هردو وجود داشت و اینکه بحث بین الملل و آشنایی من به زبان های خارجی از یک سو و از سوی دیگر این ذهنیت در مردم آذرشهر ایجاد شد که به قره سید رأی می دهیم. در مرحله اول خیلی از گروه ها خودشان نام مرا در لیست خود قرار دادند در همین دور اول انتظار رأی مردم تبریز را نداشتیم ولی در نهایت 2 برابر رأی آذر شهر را از تبریز بدست آوردیم.
اولین اقدامی که برای مردم آذرشهر انجام دادید چه بود ؟!
فضای بیرونی که بر علیه آذر شهر ایجاد شده بود و اینکه می گفتند مردم آذرشهر از انقلاب دور شده اند و حرف مسئولین را قبول نمی کنند. وظیفه اول بنده به عنوان نماینده مردم شهر این بود که چنین طرز تلقی و ذهنیتی را از بین برده و یک ذهنیت مثبت را جایگزین کنم.
این را باید همیشه بدانیم کسی که پای صندوق می رود و به فرد مورد نظر خود در انتخابات رأی میدهد قبل از اینکه به فرد رأی داده باشد به انقلاب و ولایت مطلقه فقیه رأی داده است.
از طرفی بگذارید سوال شما را تکمیل اینگونه تکمیل کنم که وجود یک نماینده برای مردم آذرشهر بهتر است و یا 6 نماینده البته که قدرت و طرفیت 6 نماینده بیشتر از یک نفر است، این فرصت باید به مردم آذرشهر داده شود در جلسات مکرر با مسئولین تصمیم بگیرند آیا یک نماینده بهتر است و یا نماینده و این وظیفه را باید به عهده مردم آذرشهر بگذاریم.
در این دوره شما بیشترین همدلی و همیاری را در مجمع نمایندگان شاهد هستید؟! دلیل این امر چیست؟ بنده حقیر که در دور دوم اولین رأی را آوردم صبر کردم ستاد های بقیه نمایندگان جشن خود را برگزار کنند سپس ستاد بنده جشن بگیرد، در جشن آقای فرهنگی، پزشکیان و منادی شخصا در میان مردم به خدمت دوستان رفتم و به ایشان تبریک گفتم. در دوره های قبل نمایندگان به یکدیگر پشت می کردند. حتی سلام یکدیگر را هم پاسخ نمی دادند. بهر حال این فضای مناسب در مجمع شکل گرفت نمی گویم وجود این وضعیت به خاطر من بود ولی بنده نیز سهمی در بروز این شرایط داشتم. در این دوره بهترین ائتلاف و همدلی را در بین نمایندگان شاهد هستیم. این اولین وظیفه من در قبال رأی مردم آذرشهر بود و باید ذهن ها را آماده می کردم.
اما اقداماتی که برای مردم آذرشهر صورت گرفت، مردم آذرشهر یک خصلت خوب و پسندیده دارند و آن هم این که "الجار ثم الدار"یعنی اول همسایه بعد خانه خودت. لذا به مردم آذرشهر گفتیم بگذارید به تبریز و حومه شهر های آذرهر رسیدگی کنیم، آذر شهر جایگاه خودش را دارد. من قبل اینکه به آذرشهر بیایم با خود می گفتم آذرشهر مظلوم واقع شده است اما با دیدن اسکو و خسروشهر و حتی خود تبریز که از بسیاری خدمات اجتماعی محروم می باشند، توجه همه جانبه به حوزه های انتخاباتی را هدف خود قرار دادم.
شما در تبریز به این برج ها و ساختمان ها نگاه نکنید، با مقایسه شاخص ها و مشاهده نفوس آذرشهر و تبریز، نتیجه گیری کنید که آیا تبریز محروم تر است و یا آذرشهر؟!
در این جا می توانید از اقدامات عملی که برای حل مشکلات مردم آذرشهر انجام داده اید صحبت کنید؟
یکی از مطالبات مهم مردم آذرشهر در این سال ها بیمارستان بوده است، چون آذرشهر در مسیر تبریز وجود دارد و برای رساندن بیماران از شهر های دیگر به تبریز در این مسیر یک بیمارستان مجهز نیاز است. از قرار معلوم در سال 42 بیمارستانی در آذرشهر وجود داشته که جوابگوی مطالبات مردم آن منطقه بوده است ولی در حال حاضر تبدیل به یک زایشگاه شده است و چون خواست مردم اجرا نشده و این بی اعتمادی مردم را رقم زده است و بی اعتمادی بزرگترین ضربه به نظام است. و همه ما وظیفه داریم از بروز این مورد جلوگیری کنیم.
در آذرشهر بنری نوشتیم و نصب شد که در آن از خدمات 5 نماینده محترم تشکر شده بود تنها به دلیل اینکه زحمت کشیده اند، این بیمارستان فونداسیون اش ریخته شده بود و در تلفیق سال گذشته دیدم برای این بیمارستان 500 میلیون بودجه گذاشته شده است. سوال پرسیدم که 500 میلیون یعنی چه؟ گفتند یعنی تعطیل!! ما بودجه سه و نیم میلیاردی برای این پروژه گذاشتیم ولی یک ریالش را هم تخصیص ندادند .در سال 93 پرسیدیم چقدر بودجه برای این پروژه گذاشته شده است می بینیم همان 500 میلیون بودجه در نظر گرفته شده است که یعنی صف، یعنی هیچ، یعنی استهلاک مصالح و از بین رفتن پوژه.
توسعه پایدار شهر با یک یا دو کارخانه اتفاق نمی افتد شما الان می گویید در تبریز بزرگترین مشکل جوانان اشتغال است اگر بپرسید برای اشتغال جوانان چه کار کرده اید من می گویم با شراطی که دولت ایجاد کرد، هیچ کاری انجام نشده است. تنها به یک شرط نرخ بیکاری کاهش می یابد آن هم در شرایطی که کارخانه های بزرگ با سرمایه عظیم ایجاد شود.
بزرگترین بنگاه های اقتصادی چه کسانی هستند؟ دولت تنها یک بخش از این بنگاه ها است. بالاترین و بزرگترین بنگاههای اقتصادی بانک هایی هستند که هر روز پول ما را می گیرند. نمایندگان محترم و مسئولین استان، تلاششان باید این باشد که از این سرمایه ها برای سرمایه گذاری استفاده کنند.
الان دنبال سرمایه گذار بودن یک خیال عبث است. این سرمایه می تواند دست چه کسی باشد؟ سرمایه گذار های داخلی و خارجی. سرمایه گذار خارجی تا شرایط فراهم نشود و بیمه نشود و بازگشت سرمایه اش تضمین نشود وارد کار نخواهد شد و این کار سختی است. این رابطه دوستی و رفاقتی است. سرمایه گذار داخلی دو گونه است یا حقیقی است یا حقوقی ، حقیقی ها که اکثرا پاساژ ساخته اند و آنقدر ساخته اند که در تبریز برای هر چهار نفر یک مغازه وجود دارد که باید در طرح جامع مدیریت شهری این مسائل مد نظر کارگروه محترم باشد.
ما به جای اینکه دنبال با کم کردن عوارض و پروانه به فکر ساختن خانه باشیم به تجاری سازی شهر کمک کرده ایم. بهترین و راحت ترین سرمایه گذاری ای که در استان می توان انجام داد امثال همین هتل پارس ائل گلی است فکر می کنید این هتل متعلق به چه کسی است؟ متعلق به تامین اجتماعی است. آن زمان که مدیر عامل سازمان و آقای جبارزاده با هم دوست بودند از ایشان خواسته اند که در تبریز هم هتل بسازند و این پروژه در تبریز انجام شده است.
دولت نیز باید همین کار را بکند و از بانک ها بخواهد بجای اینکه در اصفهان سرمایه گذاری کنند در تبریز اقدام به سرمایه گذاری کنند و از معافیت های خاصی برخوردار شوند.
ما باید اعلام کنیم اگر اصفهانی ها به شما تخفیف می دهند ما ده برابر آن را به شما می دهیم همین جا سرمایه گذاری کنید.
در حال حاضر از یک سو با خشک شدن دریاچه ارویه شهرستان آذرشهر با مشکل مواجه شده است و از طرفی دیگر دشت آذرشهر را داریم که این دشت به تبریز وصل می شود که اکنون بخشی از مردم ساکن در این دشت آب خوردن هم ندارند .
اگر توسعه استان اتفاق بیافتد آذرشهر می تواند یک مسیر مهم برای استان باشد. در مجلس یک مصوبه داشتیم که در آن به آذرشهر منطقه ویژه اقتصادی تبدیل خواهد شد، این کاری است که ارزش صد سال را داشت.
زمین چمن فوتبال آذرشهر در طی چند سال گذشته کاملا تخریب شده بود. در سفر های استانی گفتند ما به شما زمین چمن مصنوعی می دهیم، ولی وقتی پیگیری کردیم گفتند پولی برای این پروژه باقی نمانده است. به سختی توانستیم بالاخره پس از 4 سال زمین چمن مصنوعی احداث کنیم. زمین چمن گوگان را نیز پیگیر هستیم و یک قول از وزارت ورزش و جوانان به خود من داده اند که یک سری کارها برای آنجا انجام دهیم.
مورد دیگر شهرک سنگ بود که مصوبه اش را خود من در دفتر مدیرعامل وقت شهرک های صنعتی امضایش را گرفته ام. این پروژه به پول و بودجه نیاز دارد که البته این پروژه در مرحله تعیین محل می باشند.
بنده نه قولی داده ام و نه قولی گرفته ام. بزرگترین دشمنی با خدا اینست که قولی بدهید و انجام ندهید ولی تا جایی که توانسته ام کمک مردم خواهم کرد چون این مردم مظلوم و مهربان هستند.
آقای دکتر همانطور که میدانیم شما در تهران هم بیکار نیستید؛ در پایتخت چه مشغله هایی دارید؟! همچنان رابطه تان با قضاوت برقرار است؟!
منشا استخدامی من قوه قضائیه است و سمت من مستشار دادگاه تجدید نظر است، خدمت در مجلس نیاز به کارهایی دارد که ما خارج از مجلس باید انجام بدهیم. رفت و آمد به وزارت خانه ها برای حل مشکلات مردم و ملاقات های مردمی و مطالباتی که از طریق شهرداری و استانداری برایمان ارسال می شود درباره اینکه نمی توانند بودجه های کلان ملی را دریافت کنند از جمله فعالیت های من است همچنین نایب رئیس فراکسیون جوانان هستم و در امور ورزش نیز فعالیت دارم. به عنوان رئیس کارگروه تنیس و پرورش اندام در زمینه های ورزشی فعالیت خوبی دارم.
آقای دکتر اوقات فراغت از کار خود را چگونه می گذرانید؟! فعالیت خاصی انجام می دهید؟
من سعی می کنم روزانه نیم ساعت تفسیر گوش کنم و در این باب برخی از مباحث حوزه را مرور می کنم. خواندن کتاب ترکی استانبولی از دیگر مشغله های اوقات فراقت من است. در حال حاضر در مرحله نگارش کتاب حقوق داوری بین الملی هستم و امیدوارم تا اواسط سال آینده تکمیل و منتشر شود.
تنها موردی که من به آن نمی رسم بحث خانواده است. می گویند چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است ولی به کسی که خود را به مردم عرضه می کند و در حوزه نمایندگی فعال بوده و هم سن و سال من است عرض میکنم که نمایندگی برای مردم وقت شبانه روزی می خواهد.این را هم بگویم پسرم در جواب یکی از همکلاسی هایش که از او پرسیده بود پدرت کجاست گفته بود پدرم شهید است چون نمی توانم ببینمش و مانند شهیدان در خانه نیست.
جملات بالا را میر هادی قره سید در جریان دیدارش از تحریریه تبریز بیدار بیان می کند. آرام و با طمانینه به سوالاتمان پاسخ می دهد و بای صحبت هایش به شواهد و مدارک و آمار استناد می کند. با اینکه جوان است و در میانه اولین دوره نمایندگی مجلس قرار دارد اما بدلیل تحصیلات حوزوی و دانشگاهی و مطالعات تاریخی و فرهنگی اش عمیق و با تجربه صحبت میکند. در پایان گفتگو دعوت به ناهار را با روی گشاده می پذیرد و همچنان به سوالات اعضای تحریریه که تمامی هم ندارد، پاسخ می دهد. با هم قسمت هایی از گفتگوی 3 ساعته اختصاصی تبریز بیدار را با این نماینده مجلس تبریز و آذر شهر و اسکو می خوانیم:
شما در جلسه ای که به تازگی با اعضای شورای شهر و شهردار تبریز در آن حضور داشتید، بیان کردید به شهر تبریز کم توجهی شده است؟ می توانید از مصداق های این کم توجهی به برایمان بگویید؟
ببینید در گذشته خیلی شنیده بودیم که افراد بسیاری در اظهار نظرهای مختلفی می گفتند: اصفهان فلان کارخانه را بُرد! مدیران صنعت مس همگی از کرمان هستند! مدیران ارشد دانشگاه ها از فارس هستند! خوب بحث ما این است؛ چرا آذربایجان هم باید سهمی از این مدیران ندارد؟! بحث اسکناس هم که در جریان انتخابات مطرح کردیم به همین دلیل بود. اگر اصفهان میراث فرهنگی دارد تبریز پیش از آن آثار تاریخی و میراثی فرهنگی داشته است اما چرا این میراث در پشت اسکناس های ما ثبت نشده است! بنده در کمیسیون تلفیق پارسال حضور داشتم و زمانی را به مقایسه شاخص های رشد اصفهان و تبریز اختصاص دادم و بدین جهت بودجه سال گذشته و امسال را مقایسه کردم. همچنین شاخص های رشد تبریز را با شیراز مقایسه کردم و بعد از مقایسه متوجه شدم صد حیف و هزار حیف که در بودجه به آن شهرها بیشتر توجه شده است. حتی با مقایسه صورت گرفته متوجه شدیم کرمان در شاخص های مطروحه از تبریز پیشی گرفته است. مثلا مؤلفه های رشد استان با نگاه کلان عبارتند از: ابتدا خود استانداری. برای فهمیدن مصداق های این کم توجهی باید دید بودجه خود استانداری چگونه است؟ از طرف دیگر باید دید بودجه نهادهایی که مردم مستقیما با آن در گیر هستند چگونه است؟ مثلا دانشگاه علوم پزشکی،به دانشگاه علوم پزشکی تبریز چقدر اهمیت داده شده و به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان چقدر اهمیت داده اند؟ محوریت بعدی با دانشگاه است. بدجه دانشگاه تبریز هم بر این قضیه استوار است. شرکت های دولتی دیگر چه کرده اند، به برق و آب استان چقدر بودجه اختصاص داده اند و به اصفهان چقدر داده اند. با مقایسه صورت گرفته مشخص می شود میزان بودجه پیشنهادی استان اصفهان، فارس، کرمان از استانداری آذربایجان شرقی بیشتر است. واقعا برای ما که هسته توسعه کریدور شمالغرب کشور هستیم چنین بودجه ای باید اختصاص داده شود؟!این ها همه مصداق کم توجهی است.
برای رفع این کم توجهی ها چه باید کرد؟
سال گذشته در کمیسیون تلفیق زحمت کشیدیم و نزدیک 100 میلیارد تومان برای خط راه آهن سریع السیر تهران تا تبریز اختصاص دادیم و تمام توانمان را برای یک کار بزرگ گذاشتیم که در توسعه استان تاثیر می گذارد و در دولت نیز ابلاغ شد. خوب در این مورد مجلس نامه ای را به روحانی نوشته با این مضمون: نظر به اینکه بند 14 جدول 23 قانون بودجه سال 92 کل کشور مصرح به تامین اعتبار برای احداث راه آهن سریع السیر تهران مشهد می باشد علی هذا بند 2 مصوب مجلس مبنی بر اجازه تامین اعتبار منابع احداث راه آهن تبریز تهران مشهد از محل فوق با توجه به افزوده شدن واژه تبریز که متزمن توسعه شمول قانون است مغایر قانون می باشد. یعنی چی؟ یعنی تمام فعالیت ها از بین رفت . آیا آقای لاریجانی خلاف قانون عمل کرده است؟ نه ایشانحواسشان جمع است که خلاف قانون عمل نشود. پس تبریز باید چه کند؟
وقتی این مصوبه لغو شد یعنی توسعه استان به مدت 4 سال عقب گرد داشته است، در اینجا پس مسئولین ما باید سریع اقدام می کردند و با تهیه برنامه دیگری و رساندن آن به دست نمایندگان مجلس بار دیگر این مسئله به شکل دیگری که منع قانونی نداشته باشد مطرح می کردند
ما باید دست در دست هم بدهیم و شایسته ترین فرد را در مقام مسئول قرار دهیم تا به مردم خدمت کند. لذا مدیران ما باید یکبار بودجه را بخوانند. ضعف دیگری هم که داریم این است که در پروژه های ملی تاثیر گذاری بالایی نداریم مثلا پروژه انتقال آب از خلیج فارس به یزد را در نظر بگیرید. این پروژه چه زمانی تصویب شد وچگونه بودجه این طرح تأمین شد؟
اما حالا که ما می خواهیم از ارس برای دریاچه ارومیه آب بیاوریم، هر روز یک ایراد می گیرند. خوب با این وضعیت درست است که مدیران خسته می شوند. مثل اینکه یک راه را می رویم و به دیوار می خوریم و برمی گردیم در صورتی که مدیران استان های دیگر دیوار را سوراخ می کنند و از آن رد می شوند. استدلال اصفهانی ها این است که می شود یک قانون دیگر را تصویب کرد و این اتفاق باید در بین مدیران ما نیز بیفتد. مثلا در روز های گذشته یکی از مدیران استان اعلام کرد ما با تهران ارتباطی نداریم!! واین یک ضعف بزرگ برای ما است.
بر همین اساس در جلسه ای هم که با دولت داشتیم خواستار استفاده از ظرفیت های آذربایجان شدیم، ما نخبه، اندیشمند، متخصص و هر چه بخواهید داریم.
اصفهانی ها یک پل ساخته اند و می گویند سی و سه پل!! ما اگر یک پل بسازیم نامی روی آن میگذاریم که کسی سراغ آن نرود.
یا ما مطرح کردیم که پشت اسکناس های تبریز باید عکس مفاخر آذربایجان چاپ شود ولی به دلیل مسائل سیاسی و عده ای که در مقابل مردم شریف و ولایت مدار استان میزان بسیار کمی هستند، از این کار امتناع می کنند و این هم یکی از مشکلات ماست.
بنده معتقدم اینکه چنین فضایی وجود دارد نباید باعث شود فضاهای دیگر را از بین ببریم و یا از ظرفیت های دیگر استفاده نکنیم؟! فرهنگ آذربایجان ما با فرهنگ تهران و اصفهان فرق می کند و این اختلافات فرهنگی که به آن نسبیت فرهنگی در همه دنیا وجود دارد و نباید باعث شود که ما به ظرفیت های تبریز بی توجه بمانیم. چاره کار این است که تبریز را باید با یک نگاه خردمندانه و علمی مدیریت کنیم و خوشبختانه آیت الله شبستری با نگاه بلندشان این نگاه را تقویت کرده اند و در این وادی استفاده از اساتید دانشگاه در حال افزایش است.
وقتی ما مسئله اسکناس را اعلام کردیم گفتند: این آقا آمده است که ترک های تبریز را تحریک کند!! گفتیم که ما چه تحریکی کرده ایم؟! مگر گفتیم فقط ستارخان را چاپ کنید؟! پیشنهاد ما این بود که تصویر مفاخر آذربایجان را چاپ کنید! علامه طباطبایی مگر اهل کجاست؟! ایشان اهل تبریز هستند؛ علامه جعفری را در تمام دنیا می شناسند. طرح ما این بود که ارزشهای انقلاب و ارزش های نظام را چاپ کنند. بناهایی که نیاکان ما با زحمت فراوان ساخته اند را چاپ کنند. این عمل قطعا انجام خواهد شد و تصویری از نماد های آذرباجان ثبت خواهد شد..
یعنی این کار را پیگیری خواهید کرد؟
بلی قطعا پیگیر خواهم بود! بدین منظور نامه ای به رئیس بانک مرکزی نوشته ام. اگر از اصفهان تصاویر سی و سه پل و خواجو را چاپ می کنند از تبریز هم مسجد کبود را چاپ کنند. این عمل باعث می شود کسانی که در آنسوی کشور زندگی میکنند تشویق شوند بناهای تبریز را از نزدیک تماشا کنند.
خوب با توجه به نقش متمایز مدیران استانی در این میان بحث انتخاب مدیران استانی بسیار با اهمیت تلقی می شود .معیارها و روند انتخاب این مدیران چگونه باید صورت گیرد؟
وقتی در مدیریت سیستم وجود نداشته باشد به عبارتی شاخص های یک سیستم تعریف نشده باشد شما نباید انتظار داشته باشید هنگامی که بخشی از سیستم به مشکل برخورد کرد، شما از آن مطلع شوید چون مکانیسمی به نام باز خورد که خاص سیستم است، تعریف نشده است. پس انتخاب مدیران استانی باید به صورت سیستمی صورت گیرد.مثلا در دانشگاه علوم پزشکی سیستمی که تعریف کردیم گفتیم که در دانشگاه علوم پزشکی نزدیک 700 نفر عضو هیئت علمی هستند این یعنی یک گنج عظیم جلوی دستمان است که وارد گفتمان عمومی مردم نمی شوند. گفتیم این 700 نفر جمع شوند و برای خودشان مدیر انتخاب کنند، آیا اینگونه است که یک پروفسور و یا استاد یار نمی توانند تشخیص بدهند چه کسی می تواند برایشان مدیر باشد ولی من می توانم؟! باید این قدم ها را در بخش های دیگر استان نیز برداریم.باید به کارمندان یک بخش زمان بدهیم مثلا در یک ماه، سه نفر را از بین خود انتخاب کنند و به وزیر معرفی کنند و او از بین آنها یک نفر را به عنوان مدیر کل انتخاب شود. در جامعه هنری تبریز نیز باید همینگونه باشد، در مورد قوه قضائیه نیز می تواند اینگونه باشد.
شما خودتان به این سیستمی شدن کارها در جریان مدیریت در تبریز امیدوار هستید؟
مطلقا نمی توان به سوال شما پاسخ گفت؛ ولی هنرمندان، نهاد های خصوصی و سازمانهای مردم نهاد اندکی در استان داریم که اگر تعدادشان را بیشتر کنیم و حرف های صنفی خودشان را بزنند امیدواری هم بیشتر می-شود. هم اکنون صنف معنایی ندارد و این خیلی بد است.
به جای شعار دادن بهتر است کار کنیم. من درجلسه با اعضای شورای شهر گفتم ما چقدر باید بدهیم تا این اولین ها را از روی پیشانی ما بردارد. عقل ما پاره سنگ برداشته است انگار، آبنبات می خواهند ولی در غلطان را از ما می گیرند.
من از شما می پرسم این همایش های بین المللی که برای حافظ برگزار می کنند ما در تبریز توانسته ایم چنین کاری انجام دهیم. ما درباره فضولی و شهریار نمی توانیم یک کنگره برگزار کنیم ؟ باید تاجیکستان کنگره بگذارد و ما را دعوت کند؟ علامه امینی اگر همایش بین المللی برایش برگزار شود همه اعراب از دنیا می آیند. مدیر فرهنگی استان باید یک مدیر فرا استانی باشد که قادر به انجام چنین کارهایی باشد.
با توجه به حضور مداومتان در آذر شهر شرایط آذرشهر و مطالبات مردمی که خصوصا در آذرشهر به شما رای داده اند را چگونه ارزیابی می کنید؟
جوی که در تبریز و تمام شهرستان های ایران درباره استفاده از مدیران بومی وجود دارد در شهرستان آذرشهر هم دیده می شود. پس از رفتن آیت الله شهید مدنی و شهید غفاری و همچنین پس از آنکه روستا های اقتصادی آذر شهر را از این شهرستان جدا کردند( دقیقا شبیه همان چیزی که در ماجرای خسروشهر و اسکو رخ داد و خسروشهر را پس از سالها از دل اسکو جداکردند و به تبریز ملحق کردند) و بعد از در گذشت مرحوم آیت الله عظیمی امام جمعه محبوب پیشین آذرشهر، و پس از آنکه حاج آقا ناصری امام جمعه بعدی شهر نیز به خسروشهر عزیمت کردند، در این فضا بود که مردم با توجه به تجربه پیشین خواهان امام جمعه بومی برای شهر خود بودند، این درحالی بود که اخوی بنده در آن زمان با دستور آ یت الله مهدوی کنی و اجازه آیت الله ملکوتی به عنوان مدرس رسمی حوزه علمیه در مدرسه مروی مشغول بودند.مدت ها پس از رفت و آمد های مکرر اخوی بنده را با یک جلال و جبروت خاصی به شهر آوردند( اشاره می کند به فیلم های ضبط شده از آمدن امام جمعه آذر شهر)، بعد از آمدن ایشان فضای بعدی که شکل گرفت این بود که چرا آذرشهر نماینده مستقل در مجلس ندارد؟! پس از نامه ها و تومار هایی که مردم آذرشهر به استانداری ارسال کردند، استاندار وقت در جمع مردم آذرشهر گفت:« اگر نماینده مستقل می خواهید باید در این انتخابات خود را نشان داده و به کاندیدای خودتان رأی بدهید» این جرقه اول بود که در شهر زده شد و خود این جمله 2 نوع ذهنیت ایجاد می کرد، اول اینکه به نماینده شهر خودتان رأی دهید و دوم اینکه به نماینده غیر از شهر خودتان رأی ندهید. با وجود این نگرش ها و اینکه خیلی از جریان های معاند با نظام، انتخابات را تحریم کرده بودند، با خود گفتم کی قرار است به نظام خدمت کنم؟! در آن زمان سرپرست امور بین الملل محاکم عمومی و انقلاب تهران و با سابقه و جایگاه 15 ساله حقوقی به علاوه مدیر کلی در شورای نگهبان که تمامی این رزومه در اینترنت موجود می باشد، با هدف خدمت به انقلاب تصمیم گرفتم در انتخابات ثبت نام کنم در آن ایام در استانبول دانشجو بودم و با مراجعه به کنسولگری ایران در استانبول ثبت نام کردم.
خب نیت من خدمت بود و برایند بنده از فضای آذرشهر این بود که با توجه به اینکه نام خانوادگی "قره سید"دارای اعتبار خاصی در آذرشهر بوده و ابوی بنده نیز معتمد مردم آذر شهر و روستاهای اطراف بودند و اخوی ما نیز امام جمعه شهر هستند، مردم به من رأی می دهند.
در واقع فضای آذرشهر هم اینگونه بود که تا در مجلس نماینده مستقل نداشته باشند به هیچ کس رأی نمی دهند و در آذرشهر نیز کسی نبود که همه مردم را منسجم کند.
حال در جریان تبلیغات با وجود اینکه ما حامیان خود را از قشر غیر دانشگاهی می دانستیم، اولین حامیان بنده قشر دانشگاهی بود و این هم به دلایل مختلفی بود به فرض مثال زیر ساختهای حوزه و دانشگاه هردو وجود داشت و اینکه بحث بین الملل و آشنایی من به زبان های خارجی از یک سو و از سوی دیگر این ذهنیت در مردم آذرشهر ایجاد شد که به قره سید رأی می دهیم. در مرحله اول خیلی از گروه ها خودشان نام مرا در لیست خود قرار دادند در همین دور اول انتظار رأی مردم تبریز را نداشتیم ولی در نهایت 2 برابر رأی آذر شهر را از تبریز بدست آوردیم.
اولین اقدامی که برای مردم آذرشهر انجام دادید چه بود ؟!
فضای بیرونی که بر علیه آذر شهر ایجاد شده بود و اینکه می گفتند مردم آذرشهر از انقلاب دور شده اند و حرف مسئولین را قبول نمی کنند. وظیفه اول بنده به عنوان نماینده مردم شهر این بود که چنین طرز تلقی و ذهنیتی را از بین برده و یک ذهنیت مثبت را جایگزین کنم.
این را باید همیشه بدانیم کسی که پای صندوق می رود و به فرد مورد نظر خود در انتخابات رأی میدهد قبل از اینکه به فرد رأی داده باشد به انقلاب و ولایت مطلقه فقیه رأی داده است.
از طرفی بگذارید سوال شما را تکمیل اینگونه تکمیل کنم که وجود یک نماینده برای مردم آذرشهر بهتر است و یا 6 نماینده البته که قدرت و طرفیت 6 نماینده بیشتر از یک نفر است، این فرصت باید به مردم آذرشهر داده شود در جلسات مکرر با مسئولین تصمیم بگیرند آیا یک نماینده بهتر است و یا نماینده و این وظیفه را باید به عهده مردم آذرشهر بگذاریم.
در این دوره شما بیشترین همدلی و همیاری را در مجمع نمایندگان شاهد هستید؟! دلیل این امر چیست؟ بنده حقیر که در دور دوم اولین رأی را آوردم صبر کردم ستاد های بقیه نمایندگان جشن خود را برگزار کنند سپس ستاد بنده جشن بگیرد، در جشن آقای فرهنگی، پزشکیان و منادی شخصا در میان مردم به خدمت دوستان رفتم و به ایشان تبریک گفتم. در دوره های قبل نمایندگان به یکدیگر پشت می کردند. حتی سلام یکدیگر را هم پاسخ نمی دادند. بهر حال این فضای مناسب در مجمع شکل گرفت نمی گویم وجود این وضعیت به خاطر من بود ولی بنده نیز سهمی در بروز این شرایط داشتم. در این دوره بهترین ائتلاف و همدلی را در بین نمایندگان شاهد هستیم. این اولین وظیفه من در قبال رأی مردم آذرشهر بود و باید ذهن ها را آماده می کردم.
اما اقداماتی که برای مردم آذرشهر صورت گرفت، مردم آذرشهر یک خصلت خوب و پسندیده دارند و آن هم این که "الجار ثم الدار"یعنی اول همسایه بعد خانه خودت. لذا به مردم آذرشهر گفتیم بگذارید به تبریز و حومه شهر های آذرهر رسیدگی کنیم، آذر شهر جایگاه خودش را دارد. من قبل اینکه به آذرشهر بیایم با خود می گفتم آذرشهر مظلوم واقع شده است اما با دیدن اسکو و خسروشهر و حتی خود تبریز که از بسیاری خدمات اجتماعی محروم می باشند، توجه همه جانبه به حوزه های انتخاباتی را هدف خود قرار دادم.
شما در تبریز به این برج ها و ساختمان ها نگاه نکنید، با مقایسه شاخص ها و مشاهده نفوس آذرشهر و تبریز، نتیجه گیری کنید که آیا تبریز محروم تر است و یا آذرشهر؟!
در این جا می توانید از اقدامات عملی که برای حل مشکلات مردم آذرشهر انجام داده اید صحبت کنید؟
یکی از مطالبات مهم مردم آذرشهر در این سال ها بیمارستان بوده است، چون آذرشهر در مسیر تبریز وجود دارد و برای رساندن بیماران از شهر های دیگر به تبریز در این مسیر یک بیمارستان مجهز نیاز است. از قرار معلوم در سال 42 بیمارستانی در آذرشهر وجود داشته که جوابگوی مطالبات مردم آن منطقه بوده است ولی در حال حاضر تبدیل به یک زایشگاه شده است و چون خواست مردم اجرا نشده و این بی اعتمادی مردم را رقم زده است و بی اعتمادی بزرگترین ضربه به نظام است. و همه ما وظیفه داریم از بروز این مورد جلوگیری کنیم.
در آذرشهر بنری نوشتیم و نصب شد که در آن از خدمات 5 نماینده محترم تشکر شده بود تنها به دلیل اینکه زحمت کشیده اند، این بیمارستان فونداسیون اش ریخته شده بود و در تلفیق سال گذشته دیدم برای این بیمارستان 500 میلیون بودجه گذاشته شده است. سوال پرسیدم که 500 میلیون یعنی چه؟ گفتند یعنی تعطیل!! ما بودجه سه و نیم میلیاردی برای این پروژه گذاشتیم ولی یک ریالش را هم تخصیص ندادند .در سال 93 پرسیدیم چقدر بودجه برای این پروژه گذاشته شده است می بینیم همان 500 میلیون بودجه در نظر گرفته شده است که یعنی صف، یعنی هیچ، یعنی استهلاک مصالح و از بین رفتن پوژه.
توسعه پایدار شهر با یک یا دو کارخانه اتفاق نمی افتد شما الان می گویید در تبریز بزرگترین مشکل جوانان اشتغال است اگر بپرسید برای اشتغال جوانان چه کار کرده اید من می گویم با شراطی که دولت ایجاد کرد، هیچ کاری انجام نشده است. تنها به یک شرط نرخ بیکاری کاهش می یابد آن هم در شرایطی که کارخانه های بزرگ با سرمایه عظیم ایجاد شود.
بزرگترین بنگاه های اقتصادی چه کسانی هستند؟ دولت تنها یک بخش از این بنگاه ها است. بالاترین و بزرگترین بنگاههای اقتصادی بانک هایی هستند که هر روز پول ما را می گیرند. نمایندگان محترم و مسئولین استان، تلاششان باید این باشد که از این سرمایه ها برای سرمایه گذاری استفاده کنند.
الان دنبال سرمایه گذار بودن یک خیال عبث است. این سرمایه می تواند دست چه کسی باشد؟ سرمایه گذار های داخلی و خارجی. سرمایه گذار خارجی تا شرایط فراهم نشود و بیمه نشود و بازگشت سرمایه اش تضمین نشود وارد کار نخواهد شد و این کار سختی است. این رابطه دوستی و رفاقتی است. سرمایه گذار داخلی دو گونه است یا حقیقی است یا حقوقی ، حقیقی ها که اکثرا پاساژ ساخته اند و آنقدر ساخته اند که در تبریز برای هر چهار نفر یک مغازه وجود دارد که باید در طرح جامع مدیریت شهری این مسائل مد نظر کارگروه محترم باشد.
ما به جای اینکه دنبال با کم کردن عوارض و پروانه به فکر ساختن خانه باشیم به تجاری سازی شهر کمک کرده ایم. بهترین و راحت ترین سرمایه گذاری ای که در استان می توان انجام داد امثال همین هتل پارس ائل گلی است فکر می کنید این هتل متعلق به چه کسی است؟ متعلق به تامین اجتماعی است. آن زمان که مدیر عامل سازمان و آقای جبارزاده با هم دوست بودند از ایشان خواسته اند که در تبریز هم هتل بسازند و این پروژه در تبریز انجام شده است.
دولت نیز باید همین کار را بکند و از بانک ها بخواهد بجای اینکه در اصفهان سرمایه گذاری کنند در تبریز اقدام به سرمایه گذاری کنند و از معافیت های خاصی برخوردار شوند.
ما باید اعلام کنیم اگر اصفهانی ها به شما تخفیف می دهند ما ده برابر آن را به شما می دهیم همین جا سرمایه گذاری کنید.
در حال حاضر از یک سو با خشک شدن دریاچه ارویه شهرستان آذرشهر با مشکل مواجه شده است و از طرفی دیگر دشت آذرشهر را داریم که این دشت به تبریز وصل می شود که اکنون بخشی از مردم ساکن در این دشت آب خوردن هم ندارند .
اگر توسعه استان اتفاق بیافتد آذرشهر می تواند یک مسیر مهم برای استان باشد. در مجلس یک مصوبه داشتیم که در آن به آذرشهر منطقه ویژه اقتصادی تبدیل خواهد شد، این کاری است که ارزش صد سال را داشت.
زمین چمن فوتبال آذرشهر در طی چند سال گذشته کاملا تخریب شده بود. در سفر های استانی گفتند ما به شما زمین چمن مصنوعی می دهیم، ولی وقتی پیگیری کردیم گفتند پولی برای این پروژه باقی نمانده است. به سختی توانستیم بالاخره پس از 4 سال زمین چمن مصنوعی احداث کنیم. زمین چمن گوگان را نیز پیگیر هستیم و یک قول از وزارت ورزش و جوانان به خود من داده اند که یک سری کارها برای آنجا انجام دهیم.
مورد دیگر شهرک سنگ بود که مصوبه اش را خود من در دفتر مدیرعامل وقت شهرک های صنعتی امضایش را گرفته ام. این پروژه به پول و بودجه نیاز دارد که البته این پروژه در مرحله تعیین محل می باشند.
بنده نه قولی داده ام و نه قولی گرفته ام. بزرگترین دشمنی با خدا اینست که قولی بدهید و انجام ندهید ولی تا جایی که توانسته ام کمک مردم خواهم کرد چون این مردم مظلوم و مهربان هستند.
آقای دکتر همانطور که میدانیم شما در تهران هم بیکار نیستید؛ در پایتخت چه مشغله هایی دارید؟! همچنان رابطه تان با قضاوت برقرار است؟!
منشا استخدامی من قوه قضائیه است و سمت من مستشار دادگاه تجدید نظر است، خدمت در مجلس نیاز به کارهایی دارد که ما خارج از مجلس باید انجام بدهیم. رفت و آمد به وزارت خانه ها برای حل مشکلات مردم و ملاقات های مردمی و مطالباتی که از طریق شهرداری و استانداری برایمان ارسال می شود درباره اینکه نمی توانند بودجه های کلان ملی را دریافت کنند از جمله فعالیت های من است همچنین نایب رئیس فراکسیون جوانان هستم و در امور ورزش نیز فعالیت دارم. به عنوان رئیس کارگروه تنیس و پرورش اندام در زمینه های ورزشی فعالیت خوبی دارم.
آقای دکتر اوقات فراغت از کار خود را چگونه می گذرانید؟! فعالیت خاصی انجام می دهید؟
من سعی می کنم روزانه نیم ساعت تفسیر گوش کنم و در این باب برخی از مباحث حوزه را مرور می کنم. خواندن کتاب ترکی استانبولی از دیگر مشغله های اوقات فراقت من است. در حال حاضر در مرحله نگارش کتاب حقوق داوری بین الملی هستم و امیدوارم تا اواسط سال آینده تکمیل و منتشر شود.
تنها موردی که من به آن نمی رسم بحث خانواده است. می گویند چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است ولی به کسی که خود را به مردم عرضه می کند و در حوزه نمایندگی فعال بوده و هم سن و سال من است عرض میکنم که نمایندگی برای مردم وقت شبانه روزی می خواهد.این را هم بگویم پسرم در جواب یکی از همکلاسی هایش که از او پرسیده بود پدرت کجاست گفته بود پدرم شهید است چون نمی توانم ببینمش و مانند شهیدان در خانه نیست.