منظر "را اگر از مقياس شهري بررسي كنيم بحث را مي توان اين گونه گشود كه يك منظر شهر خوب و چشم نواز تا چه حدي در ايجاد هويت و شناسايي يك شهر موثر است. شهري كه از دور داراي منظر هماهنگ و منسجم و در عين حال متنوع باشد ، سيمايي را در ذهن افراد تداعي مي كند كه همواره براي مسافراني كه به آن شهر نزديك مي شوند خاطره انگيز و هويت بخش خواهد بود و برعكس شهري كه داراي منظر آشفته و درهم و زشت باشد به عنوان يك شهر كارآمد و غني در ذهن شكل نخواهد گرفت. در اين مقوله مفهومی به نام "خط آسمان "مطرح مي گردد كه در حقيقت نيمرخ شهر در مقابل آسمان است يا به بياني ديگر جايي كه آسمان و زمين به هم مي رسند. خط آسمان مي تواند چون تاجي بر شهر تعريف شود كه گوهرهايي كه همان ساختمان هاي يادماني يك شهر از قبيل گنبد يا مناره مساجد ، برج ها و نظاير آن ، اين تاج را تزئين مي كنند. مسئله را از بعد و مقياس نزديك تري نيز مي توان بررسي نمود . منظر بام در حقيقت منظره هايی است كه شخص از بام خانه اش يا محل كارش يا نظاير آن مشاهده مي كند . منظره اي كه در برخي از شهرها مي تواند بسيار زيبا و موزون و چشم گير باشند و در اكثر شهرها بسيار زشت و ناهنجار و دلگير . قاعدتا منظره بامي كه اكثر ما مشاهده مي كنيم و شامل يكسري بام آسفالت با انواع تاسيسات و تجهيزات درهم و برهم روي آن است هيچگاه نمي تواند منظره اي خوش آيند و دلپذير براي افراد باشد .
همان طور که اعلام شد یکی از نکات مهم در بحث زیباشناسی شهر مبحث خط آسمان می باشد. شهر های زیبا و معروف دنیا ،همگی خط آسمانی منظم و مهندسی شده را از خود به نمایش میگذارند.یک خط آسمان زیبا به معنای شهری فکر شده و در نتیجه جذب گردشگر بیش تر می باشد.با این وجود ، در ساختمانسازی تبریز به هیچ عنوان یکسانسازی ارتفاع مراعات نمیشود و همین امر موجب دندانه دار شدن سیمای بناهای تبریز شده است.از طرف دیگر با توجه به ریشههای معماری اسلامی اشراف به خانههای مجاور امری غیراخلاقی به شمارمیآید و با روند مرتفع سازی در تبریز این مسئله از طرف سازندگان دیگر همچون گذشته رعایت نمیشود.مخصوصا در بافت فرسوده و کمارتفاع شهرمان هر از چند گاهی شاهد سر برآوردن بناهایی بلند هستیم که نه تنها به خانه همسایه بلکه شاید به چند محله اطراف هم مشرف هستند و ساخت این برج ها در میان خانه هایی با طبقات پایین ، باعث معذب شدن کلیه همسایه ها شده و عملا استفاده از فضاهای باز ساختمانهای کناری را از مالکانشان میگیرد!
وجود خط آسمان زیبا و منظم، شاید تأثیرگذارترین عامل در نظمدهی به فضاهای شهری باشد، عاملی که امروز بهندرت در نمای کلانشهرها دیده میشود. در همین زمینه دیده شده گاهی اوقات در کشورهای توسعهیافته برای اینکه خط آسمانی پذیرفتنی وجود داشته باشد، ساختمانهای جدیدی را که بدون توجه به این مسئله ساخته شدهاند، از بین بردهاند.
زمانی که به شهرهای مدرن اروپایی مینگریم مشاهده میکنیم که به هیچ عنوان معماری اصیل آن شهر فراموش نشده و سعی بر یکنواخت بودن معماری در خیابانهای اصلی شهر بوده است.در واقع مرتفعسازی فقط در قسمتهایی از این شهرها صورت میگیرند که به بافت سنتی آنها لطمهای وارد نکند. در صورتی که ما حتی یک خیابان یا کوچه در تبریز نداریم که حتی با وجود بناهای تاریخی قربانی مرتفعسازی نشده باشد. این امر باعث میشود افراد انگیزه خود را از زندگی در بافت تاریخی از دست بدهند و این مسئله فرآیند فرسودگی را تشدید کرده و سرزندگی از بافت تاریخی فرار میکند.
حال این سئوال مطرح می شود که اصول معماری شهری تا چه میزان در شهرسازی تبریز دخالت داده شده است؟ بی گمان با نگاهی به معماری شهری تبریز به این نکته پی میبریم که عدم یکنواختی طبقات ساختمان ها در این شهر موج میزند و عدم وجود خط آسمان(اسکای لاین) یکدست و یکنواخت بزرگترین آفت معماری شهر تبریز میباشد که طی سالیان اخیر بدان دچار شده است و مدیران وقت بدون توجه به اصول شهر سازی اقدام به اعطاء مجوز ساخت بر اساس درخواست مالک نموده اند
خط آسمان و عناصر مذهبی
عناصر مذهبی بهعنوان عوامل اصلی تشکیلدهنده هویت شهرهای مذهبی، نقش ویژهای در ساختار بناهای اطراف خود دارند.
در یک خط آسمان پیوسته، عناصر شاخص مذهبی که نشاندهنده ارتباط معنویت و دنیای مادی است، خودنمایی و نقشنمایی کرده و برجسته میشود.در جامعه سنتی، درنتیجه وجود یک نظم مذهبی، مردم خودشان را مقید میدانستند که ساختمانهایشان را در برابر بناهای مذهبی کوتاهتر بسازند، درنتیجه در گذشته شاهد خط آسمانی بسیار هماهنگ، همارتفاع و پیوسته بودیم.معماری سنتی آرامشبخشی که در بعضی از شهرها با بافت قدیمی دیده میشود، گویای همین نظم دیداری در خط آسمان است.
در دنیای معاصر به دلیل اهمیتی که نقش سرمایه و سود در زندگی روزمره مردم پیدا کرده، تمایل افراد برای بلندمرتبهسازی و درنتیجه بالابردن ارتفاع، بهویژه در هسته مرکزی شهر که رونق اقتصادی بیشتری دارد، بسیار زیاد شده است و مالکان، کارفرمایان و سازندگان تمایل دارند تا آنجا که ممکن است ارتفاع بنای خود را بدون در نظرگرفتن بناهای همجوار و بهویژه بناهای مذهبی افزایش دهند.این درحالی است که تراکمفروشی موجب میشود که خط آسمان شهر مغشوش شده و حجم اطلاعات دیداری آنچنان زیاد شود که محیط درکنشدنی و پرتنش به نظر آید.
مجموعه این اقدامات موجب شده تا خط آسمانی که در جامعه سنتی بسیار آرام بود و دید را به سمت نقاط شاخص مذهبی هدایت میکرد، امروزه نگاه ناظر را به خود جلب کند که این موضوع درنتیجه کمرنگشدن جمعگرایی و شیوع فردگرایی در جامعه نیز هست.
یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بر نبود یک خط آسمان منظم و پیوسته در طرحهای شهرسازی، نحوه تراکمدهی براساس مساحت قطعه زمین به شمارمیرود.این درحالی است که در کشورهای پیشرفته و توسعهیافته از تکنیک پهنهبندی تراکمی استفاده میشود که در آن ارتفاع ساختمان وابسته به ابعاد و مساحت زمین نبوده بلکه وابسته به موقعیت زمین نسبت به مرکز شهر و عناصر تاریخی و مذهبی برآورد میشود.
خط آسمان باید منظم، خفته و به صورتی پیوسته باشد که با ایجاد یک کریدور دیداری، دید را به سمت عناصر شاخص معنایی هدایت کند تا از این راه از اغتشاش کاسته و به خوانایی بیفزاید.
كارشناسان معتقدند نگاهی به سیمای شهر و معماری عصر حاضر بیانگر این واقعیت است که حال شهرسازی تبریز خوب نیست، ساخته شدن ساختمانهای قد و نیم قدی که میادین و خیابانهای اصلی و فرعی شهر را در سالهای اخیر احاطه کرده است بیانگر این واقعیت است که چهره شهر پریشان شده است .شهر مسیر توسعه را در پیش گرفته اما نگاهی به پشت سر خود ندارد تبریزی که روزی مهد تمدن مردمان ایران زمین بوده است دیگر نشانی از ساختمانها و طراحی شهری عجین شده با تاریخ ندارد. میراث چند هزار ساله تبریز در حال تغییر شکل است و ساخته شدن ساختمانهایی که دارای ارتفاع ناموزون و ظاهر متمایز هستند در سالهای اخیر بیانگر آن است که ما آمال و آرزوی نسل آینده را نادیده گرفتهایم؛ همان آرزویی که ریشه در حفظ سیمای تاریخی و متمدن شهر دارد. کارشناسان معتقدند تجدید نظر در اعطای مجوزهای ساختوساز چاره نجات شهر تبریز از این سیمای ناموزون شهری است و انتظار میرود شهرداری و شورای چهارم شهر با زیر ذرهبین قرار دادن نحوه تصمیمگیریها در این زمینه به دنبال درمان این درد باشد.
نویسنده مقاله مخالف بلند مرتبه سازی نیست بلکه بر آن معتقد هست که بلند مرتبه سازی میبایست تنها در شهرکهای خاص جدید التاسیس که تدابیر لازمه برای مشکل ترافیک و پارکینگ و سایر مسایل اندیشیده شده صورت پذیرد و نباید اجازه داد برج ها در بافت تاریخی و مرکزی شهر احداث شوند .همانطور که در کل شهرهای توسعه یافته جهان شاهد یکدستی ساختمانهایشان در نقاط مختلف شهرشان هستیم و بلند مرتبه سازی تنها در شهرک ها و قسمتهای خاص شهر صورت میگیرد
با توجه به وجود شهردار تلاشگری همچون دکتر نجفی ، این امیدواری وجود دارد که در آینده حرکت خوبی در جهت مدیریت معماری شهر در جهت انسجام و حفظ سیمای فرهنگی و تاریخی شهری تبریز انجام گیرد.
محمد قندگر - مشاور جوان شهردار و کارشناس شورای شهرو شورای استان