پایان رسالت یک سرمربی؛ شام آخر رسول
آرزوهای خوب بسیاری با چنین شرایطی وارد باشگاه تراکتور میشوند. سرمربی که با رویای یک تیم بومی آمده بود.
به گزارش نصرنیوز، اندیشهای که حاصل از بیاخلاقیهای بازیکنان غیربومی ایجادشده بود و برای چندین سال با شجاعت تمام و کمال از یکلفظ استفاده میشد. "بومیگرایی". مسئلهای که شاید تعریفش نیاز به زمانهای زیادی داشته باشد. بسیاری حضور مجدد بازیکنان بومی در فوتبال استان را مدیون به رسول خطیبی میدانند. ادعایی که درست هم به نظر میرسد.
استارت این مربی از ماشینسازی و نتایج قابلقبول نشان داد که این بار رسول عزم رسالت فوتبال استان را داشت.
با خروج دبیری از ماشینسازی، رسول به گسترش فولاد رفت و بازیکنان موفق خود را با خود به گسترش فولاد برد.
وی برای بار دوم با باشگاه گسترش فولاد، فوقالعاده عمل کرد در چند هفته باقیمانده به رقابتهای لیگ دسته یک، صعود تیم خود را قطعی کرد تا خطیبی آوازهای مجدد در عرصه مربیگری پیدا کند. او رفتهرفته به آلترناتیو مسلم برای هدایت تراکتورسازی تبدیل شد نتایج درخشانش با گسترش فولاد در هفتههای اولیه، این امید را افزایش داد تا اینکه روند رو به نزول درنتیجه گیری، شرایط را برای برکناری خطیبی، فراهم آورد. بااینوجود کمتر کسی اقدام به انتقاد از این مربی نمود تا اینکه پس از قطع ادامه مربیگری تونی اولیویرا، رفتهرفته زمزمههای حضور این مربی جوان شنیده شد. عدهای معتقد بودند رسول در صورت حضور در تراکتور سرنوشت علی دایی در تیم ملی را خواهد داشت و نباید به این زودی استعداد سوزی کنیم. زمان که میگذشت حمایتهای خودجوش از او افزایش مییافت.
رسانههای دولتی انتقادی از این گزینه نداشتند و وی به مدینه فاضله فوتبال استان تبدیلشده بود. رسول بالاخره سرمربی تراکتور شد و دوره مهم رسالتش در فوتبال آغاز شد.
قهرمانی در جام چهارجانبه شهدا، بسیاری را امیدوار کرد. رسول نتایج موفقش را در نیمفصل اول تکرار کرد. پیروزیهای تراکتور انتظارات را از این تیم بالا برد. این تیم دیگر همان تیم در حد انتظارات یک تیم جوان نبود. مدعی بهحساب میآمد و عملکرد موفق خود را تا نیمفصل اول ادامه داد. رفتهرفته افت تراکتورسازی از باخت مقابل پیکان تهران آغاز شد. خروج یکی پس از دیگری خارجیها از تیم نگرانیها را افزایش داد و در مقابل، جایگزینهایی جذب نشد. بازی مقابل فولاد و نفت تهران، استرسهای هواداران را افزایش داد تا اینکه تعطیلات نیمفصل فرارسید تا تراکتور در دبی بهدوراز حاشیه به اردو بپردازد.
با حضور عباسی در مدیریت تراکتور، سیاستهای باشگاه تغییر یافت. 9 بازی و 11 امتیاز زمینه را برای تحتفشار قرار دادن سرمربی تراکتور به وجود آورد. سرمربی تراکتور که در دوره مدیریت سابق این باشگاه، مدیرعامل را موردانتقاد قرارداد، بهصورت غیرمستقیم به انتقاد از مدیرعامل جدید باشگاه پرداخت. مصاحبه دارا غزنوی عضو هیئتمدیره باشگاه تراکتورسازی، عملکرد ضعیف تراکتور دربازیهای اخیر، تراکتور را بیشتر به حاشیه برد تا تیم جوان خطیبی تمرکز لازم برای پیروزی در مقابل پدیده را نداشته باشد تا علامت سؤال مهمی بر ذهن هواداران تراکتور نقش ببندد. اینکه شاید دیگر تیمها تاکتیک تراکتور را خنثی میکنند و باگذشت زمان استرس بازیکنان تراکتور افزایش مییابد. برخی با نحوه حضور خطیبی در تراکتور، مخالف بودند. ادعاهایی که هیچگاه بهصورت قطعی ثابت نشد. رسول منتقدان مخصوص به خود را داشت و رفتهرفته طرفداران به این نتیجه دستیافته بودند که تراکتور بیش از بومیسازی به فلسفه بازی نیاز دارد. شاید بهتر بود مسئولان باشگاه بهجای بومیسازی باید به ایجاد آکادمی قدرتمند بپردازند و اهداف خود را شفافانه به مردم بگویند. ایکاش این روند رفتهرفته و با مرور زمان صورت میگرفت اما انگار مشکلات فرهنگی در جامعه بیشتر خود را نشان میدهند.
اینکه انگار همگی میخواهیم یکشبه ره صدساله را طی کنیم. یکشبه سرمربی یک تیم محبوب باشیم. شاید کمتر کسی فکر میکرد رسول خطیبی در ضیافت هفته گذشتهاش از سرمربی گری تراکتور کنار رود. شاید کمتر کسی فکر میکرد این شام آخر رسول با بازیکنان خود، پیشکسوتان و رسانههای استان بود. مشخص نیست مقصد آینده این مربی کجا خواهد بود ولی ایکاش زمان حقایق دیگری را رقم میزد. پیراهنی که نشاندهنده تعصب هرکسی فارغ از هرگونه نتیجه است. پیراهنی که انگار برای سرمربی گشاد بود. ایکاش رسول کمی پختهتر به تراکتور بازمیگشت.
............................
ارسلان نژادفر
آیا به نظرتان اخراج خطیبی اقدام مناسبی در این موقعیت بحرانی بود ؟