به طور کلی معماری در کشورمان شامل 3 دوره است: دوره نخست که معماری قبل از اسلام و شامل شیوه های پارتی و پارسی بوده است؛ دوره دوم که معماری و شهرسازی دوران اسلامی است و با ورود اسلام به کشورمان شکل گرفت و به طور پیوسته ادامه و تکامل یافت و دوره سوم که معماری معاصر است و این دوره از اواخر حکومت قاجار آغاز شده و از زمان پهلوی اول شدت یافته است.
معماری دوره دوم و یا دوره اسلامی که «مردم واری»، «پرهیز از بیهودگی»، «نیارش»، «خودبسندگی» و «درونگرایی» جزو اصول کلی این نوع از معماری بوده است، شامل سبک های آذری، خراسانی، رازی و اصفهانی بود و به نظر می رسد که نامگذاری آن ها اغلب بر اساس زادگاه پیدایش آن ها بوده باشد ضمن اینکه باید گفت که سرزمین آذربایجان در معماری ایران در رده های نخست اهمیت، جای داشت.
سبک آذری مقارن با دوره حکومت ایلخانان بر ایران و شامل 2 دوره بوده است. دوره اول از زمان پایتخت شدن مراغه توسط هلاکوخان که معماری ایران جان تازه ای گرفت و در پی دگرگونی هایی که بر اثر اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حاکم بر جامعه در سبک رازی (معماری دوره سلجوقی) پدید آمد، از مراغه آغاز شد و با نام سبک مغولی، راه تبریز و سلطانیه را پیمود و به سراسر ایران و خارج ایران نفوذ کرد. دوره دوم سبک آذری نیز از زمان تیمور و پایتخت شدن سمرقند آغاز شد. با شکوه ترین ساختمان شیوه آذری و شاید کل معماری ایران، گنبد سلطانیه است که در کنار آن آرامگاه «سلطان محمد خدابنده» ساخته شده است.
از ویژگی های این شیوه معماری بهره گیری بیشتر از هندسه در طراحی معماری است ضمن این که گوناگونی طرح ها در سبک آذری از همه سبک های دیگر بیشتر است. ویژگی برجسته تزئینات معماری در این سبک، مهارت فوق العاده در گچ کاری و به کاربردن آن به انواع گوناگون است.
گذشته از مباحث مربوط به دوران معماری در طول تاریخ ایران و نیز ویژگی های معماری آذری و در یک جمعبندی کلی باید گفت که معماری، دستاورد عوامل مختلف اقتصادی، فرهنگی و محیطی و بیانگر شیوه زندگی افرادی است که آن را ایجاد کرده اند. جهان بینی، فرهنگ، رفتارها و مختصات محیط، تاثیرات متقابلی بر یکدیگر دارند و امروزه لزوم ایجاد محیطی متاثر از جهان بینی به نحوی که مسلمانان را در احراز هویت و در تقویت مبانی فرهنگی یاری رساند ضرورت دارد. در جهان و به ویژه در غرب، اکثر سبک های مختلف معماری هر کدام به نوعی دارای عقبه فلسفی، ادبی و غیره هستند ولی در معماری و شهرسازی در ایران و تبریز امروز، سبک مشخصی وجود ندارد و لزوم تعریف سبکی مشخص یک ضرورت به نظر می رسد.
امروزه اصل «محرمیت» در اصول معماری تبریز و البته سایر شهرهای کشورمان آن طور که باید رعایت نمی شود و بعضا مردمان ساکن در مجتمع های مسکونی از این گلایه دارند که ساکنان املاک و ابنیه های مجاور به محل خصوصی زندگی آنان دید دارند و آنان نمی توانند پرده و پنجره اتاق یا نشیمن خود را باز کنند و یا این که از صدای همسایگان مجاور خود در رنج بوده و خود نیز به خاطر ترس از شنیده شدن صدایشان، نمی توانند در خانه خود در مورد مسایل خصوصی صحبت کنند و به اصطلاح در چنین مکان هایی «چهار دیواری؛ اختیاری» دیگر معنا و مفهوم خود را از دست داده است.
معماری ایجاد شده در گذشته در تبریز و کل ایران مربوط به زمان هایی بود که هنوز عناصر مدرنیزم و تقابل آن با فرهنگ خاص حاکم بر جامعه اسلامی ما وجود نداشت. با گذشت زمان و در حال حاضر همگام با رشد و شکوفایی جامعه و نیازهای روز و پیشرفت تکنولوژی، لازم و ضروری است که ضمن بازنگری در اصول شهرسازی، به جای تقلید از معماری غرب، توانائی های گذشته و حال معماری و شهرسازی اسلامی – ایرانی - بومی را بر اساس جهان بینی اسلامی و فلسفه اسلام و با استفاده از تعاریف جدید و بر گرفته از دین مبین اسلام و قرآن و با همفکری مراجع و اساتید برجسته معماری کشورمان تکمیل و به روز کرده و تعریف جدیدی از معماری اسلامی- ایرانی را برای عصر جدید ارائه کنیم؛ به عنوان نمونه اگر در گذشته «قوس شاه عباسی» بهره گیری از هندسه و نماد معماری اسلامی – ایرانی بود، ویژگی ها و نمادهای جدید را بر اساس نمادهای اسلامی – ایرانی- بومی قبلی و استفاده از فناوری های نوین تعریف و نام مشخصی نیز برای آن انتخاب نماییم و آن الگوی جدید را با توجه به وضعیت جغرافیایی و اقلیم های مختلف کشورمان و با استفاده از مصالح محلی و بومی هر منطقه اجرا کنیم.
--------------------------
* دکتر ایران آهور*
عضو شورای اسلامی کلانشهر تبریز و استاد برنامه ریزی شهری دانشگاه